منو اصلی
  صفحه اصلی
  تبلیغات
  تماس با ما
تبلیغات
موسیقی بی کلام
ابزار وب مسترها
  ابزار مجله در وبلاگ
  گوگل پلاس در وبلاگ
  شمارنده مطالب
  پازل وبلاگ
  تولبار حرفه ای
  ابزار پرش به بالا
  ذکر ایام هفته
  استخاره آنلاین
  سخنان بزرگان
  نمایش رتبه گوگل
  وضعیت آب و هوا
  اوقات شرعی
  فونت های زیباسازی
  کدهای زیباسازی فلش
  فال روزانه
  فال حافظ
  فال کلیکی
  فال انبیا
  طالع بینی ازدواج
  طالع بینی هندی
  عشق سنج آنلاین
  موسیقی لایت در وبلاگ
  ساخت موسیقی آنلاین
  ساعت های فلش
  ابزار فرم تماس با ما
  چت روم
  تصاویر تصادفی
  تصاویر زیباسازی
  لودینگ وبلاگ
  جستجوگر گوگل
  تعیین وضعیت یاهو
  ساخت ایمیل آیکون
  تقویم رومیزی
  تغییر شکل موس
  نمایشگر آی پی
  تعبیر خواب
  نمایش تاریخ
  بارش برف در وبلاگ
  پرواز بادکنک در وبلاگ
  پرواز حباب در وبلاگ
  قطرات شبنم در وبلاگ
  ابزار مبدل تاریخ ها
  جملات عاشقانه تصادفی
  جملات تصادفی شریعتی
  حدیث تصادفی
  اس ام اس تصادفی
  دانستنی های تصادفی
  مترجم گوگل
  معرفی وبلاگ به دوستان
  سرویس whois دامنه
  ابزار ار اس اس ریدر
  کد آپلود عکس
  دیکشنری آنلاین
  ساخت صفحات پاپ آپ
  ساخت تصاویر ثابت
  روزنما با مناسبت ها
  لحظه شمار غیبت امام زمان
  کدهای کاربردی
آرشیو قالب ها

rss rss rss

لوگو اسپانسر
رپورتاژ ها
  در قبرس شمالی چه روزهایی تعطیل است؟
  کتاب 2065 تناقض در انتخاب
  خرید ملک ارزان قیمت در قبرس شمالی از طریق مشاوران سایت قبرس 724
  ورق ضد سایش و استحکام بالا چیست و چه کاربردهایی دارد؟
  باکیفیت ترین و ارزان ترین هاست را از کجا تهیه کنم؟
  نکات قبل از خرید ملک کشاورزی در قبرس شمالی
  قرص فیتو: تجربه موهایی پرپشت، ناخن‌هایی محکم و پوستی درخشان
  لیفت پوست صورت بدون جراحی با قرص ایمدین
  قرص هیرتامین
  قرص ایمدین، مکمل جوانی ماندگار
  ضد آفتاب ایزیدین: راهنمای کامل استفاده برای محافظت کامل از پوست شما
  قرص فیتو: تجربه موهایی پرپشت، ناخن‌هایی محکم و پوستی درخشان
  بهترین مکان های تفریحی در قبرس شمالی
  زرد زخم چیست؟










پنل اس م اس رایگان



فرستنده: مدیر
نام تصویر: پوپک گلدره
دسته بندی: عکس های پوپک گلدره
فرستنده: admin
سایز تصویر: 480x360 پیکسل
نمایش تصویر: 1839 بار
در مورد تصویر

بیوگرافی پوپک گلدره:

    جشن تولد مرگ!
    مرگ پايان زندگي نيست. حداقل يكتا‌پرستان از پيامبران الهي آموختند كه مرگ سرآغاز يك زندگي جاودانه و چون تولدي دوباره است. پس چرا ما از مرگ هراس داريم؟ عزراييل فرشته‌اي است از فرشتگان الهي، چون جبرييل و ميكاييل و هر يك را وظيفه‌اي مقرر شده از سوي خداوند خالق هستي.

 

    ضرب‌المثلي است كه مي‌‌گويد: بيش از طول عمر، عمق آن اهميت دارد. خوب مردن و به سراي خاموشان سفر كردن، سعادتي است كه نصيب هر انساني نمي‌‌شود. انسان‌هاي خوشبخت آنهايي هستند كه مرگشان جمع كثيري را گريان مي‌‌كند و براي آمرزش ايشان، بسياري خدا را مخاطب خود قرار مي‌‌دهند و خداوند كه رحمان و رحيم است و هيچ لذتي براي او از بخشش و عفو بندگانش مطلوب‌تر و جذاب‌تر نيست. پس خوشا به حال آنها كه پس از مرگشان انسان‌هاي بسياري هستند كه براي ايشان فاتحه‌اي بخوانند و طلب آمرزش كنند. راستي چه بسيار از دوستان، آشنايان و همكاراني كه مي‌‌شناختيمشان و اكنون ديگر در بين ما نيستند. قبل از ادامه اين مطلب بد نيست براي همه بزرگ‌ترها و چشم‌انتظاراني كه دستانشان از دنيا كوتاه است، فاتحه‌اي بخوانيم. به نام خداوند بخشنده مهربان. خداوند رحمان و رحيم.
    ستايش مخصوص خداوندي است كه پروردگار جهانيان است. خداوندي كه بخشنده و بخشايشگر است… خداوندي كه مالك روز جزاست.
    پروردگارا، تنها تو را مي‌‌پرستيم و تنها از تو ياري مي‌‌جوييم. ما را به راه راست هدايت كن. كساني كه آنان را مشمول نعمت خود ساختي، نه كساني كه بر آنان غضب كرده‌اي و نه گمراهان…
    به نام خداوند بخشنده مهربان
    بگو: خداوند، يكتا و يگانه است.خداوندي است كه همه نيازمندان قصد او مي‌‌كنند. هرگز نزاد و زاده نشده. براي او هيچ گاه شبيه و مانندي نبوده است.
    و اما هدهد، روياي شيرين دريا، كه از دره پر گل ايران سر برآورد و پروازكنان تا اوج خاطرات تلخ و شيرين جعبه‌ جادو پرواز كرد. انگار زود به اوج رسيد و دوست داشت هميشه در اوج بماند. <نرگس>، راوي دردهاي خانواده‌هاي زجر كشيده و قصه‌گوي اين شب‌هاي گرم تابستاني ايرانيان. وه! چه زود اين هدهد شيرين سخن پرواز كرد و شايد اين نقش آخر يعني جشن تولد مرگ، برازنده‌ترين نقش او بود. شايد شما هم با من هم عقيده باشيد كه از ظاهر و باطن آدم‌ها نمي‌‌توان، بهشت و جهنم آنها را تشخيص داد. چه بسيار مدعيان بي‌‌خبر و چه بسيار بي‌‌خبران عامل به عمل! خلاصه هر چه كه باشد خداوند بنده محبوب بند‌گانش را در آتش نمي‌‌سوزاند و هنر زمينه‌اي است براي تحول آفريني در انسان، تغيير، يك گام به پيش برداشتن و پي بردن به اسرار هستي. از آنجا كه خدا زيباست و زيبايي‌ها را دوست دارد، اشرف مخلوقاتش نيز به هنر و هنرمند عشق مي‌‌ورزد.
    نوشتن از پوپك گلدره براي شماره سالگرد انتشار و جشن تولد هشت سالگي يك مجله شايد كمي عجيب باشد. اما مگر مادر پوپك در مراسم در آغوش خاكسپاري او، به جاي لباس سياه، سپيد نپوشيده بود؟ مگر مرگ در باور ما سرآغاز زندگي و جشن تولد زندگي جاودانه نيست؟ مي‌‌گويند در مالزي يكي از زيباترين و هيجان‌انگيزترين مكان‌ها براي بازديد توريست‌ها، وادي خاموشان و سراي ابدي انسان‌هاست. راستي چرا اين‌قدر قبرستان‌هاي ما معمولي و عادي است؟ چرا تا زنده هستيم حداقل يك درخت در سراي ابديمان نمي‌كاريم؟ چرا؟ شايد به اين خاطر كه اصولا به مرگ فكر نمي‌كنيم. به واقعيتي كه از رگ گردن‌ به ما نزديك‌تر و اگر انسان درستكاري باشيم از عسل شيرين‌تر است.
    در هر صورت شايد انتخاب اين سوژه براي سالگرد و نوشتن اين چند سطر به مذاق بعضي از خوانندگانمان خوش نيايد، كه اگر اين طور است به بزرگواري خود ببخشيد، اما باور ما اين است كه مرگ هم بخشي از زندگي است؛ شتري كه در هر خانه‌اي، خواهد نشست. دير و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. پس بياييد براي خودمان دعا كنيم، به گونه‌اي زندگي نماييم كه تا هستيم قدر يكديگر را دانسته و پس از آغاز سفر آخرت نيز، طلب آمرزش بندگان صالح خدا را بدرقه را همان داشته باشيم و اين چند صفحه را از طرف خودمان و همه علاقه‌مندان به هنر و هنرمند تقديم مي‌كنيم به خانواده سبز<پوپك گلدره> به مناسب جشن تولد خانواده سبز و پوپك، چرا كه هر دو در مرداد ماه متولد شدند!
    تا بعد – سردبير
   
   
    زماني كه <دنياي شيرين دريا> را از جعبه جادويي مي‌ديديم، تصورمان بر اين بود كه بازيگر اين نقش يك دختر شمالي است. چند سال بعد كه فيلم سينمايي <موج مرده> را ديديم، باز هم تصورمان بر اين بود دختري كه نقش اصلي زن اين فيلم را ايفا مي‌كند، دختري است از اهالي جنوب… اما آن دختر باهوش و بااستعداد در عرصه هنر، دختري از اهالي

 

پايتخت بود؛ دختري كه رتبه ۵۴ كنكور دانشگاه سراسري را از آن خود كرده بود. <پوپك گلدره…> بازيگري كه حال در بين ما نيست و جامعه هنري كشور را از استعدادهاي خود محروم كرده است. او چگونه رشد كرده بود؟ او در كجا به دنيا آمد؟ تحصيلات او از كجا آغاز و به كجا ختم شد؟ به بازيگري از كجا رو آورد؟ روز حادثه كجا بود؟ و ده‌ها پرسش ديگر… از طرفي زماني كه مجله <خانواده سبز> به سال هشتم خود رسيد، دلمان مي‌خواست با كسي به گفتگو بنشينيم كه براي خوانندگانمان جذابيت داشته باشد. <خانواده سبز> مردادماه متولد شد، درست مثل <پوپك> كه در چنين ماهي به دنيا آمد؛ خانواده سبز هشت ساله شد، درست مثل <پوپك> كه در <هشتم> مردادماه به دنيا آمد. مردم هر شب او را با نرگس در خانه‌هاي خود مي‌بينند، اما او حالا ديگر در خانه‌اش نيست. خودش مي‌گفت: <مرگ، پايان زندگي نيست.>او راست مي‌گفت: مرگ پايان زندگي نيست، اگر پايان زندگي بود، حالا از او نمي‌نوشتيم و به ياد او نبوديم. دلمان مي‌خواست دينمان را به او ادا كنيم. هنرمندي كه براي هنر ايران زحمت كشيد و چه بهانه‌اي بهتر از اين‌كه تولد او را جشن مي‌گرفتيم، تولد او در هشتم مردادماه را…
    _ _ _
    در يكي از كوچه پس كوچه‌هاي ميدان هروي تهران در يك مجتمع مسكوني، زنگ واحد ۳۰۳ را مي‌فشاريم. از پله‌هاي مجتمع بالا مي‌رويم، به طبقه سوم مي‌رسيم، با خود مي‌گوييم، به احتمال زياد، وقتي كه در گشوده شود با خانه‌اي بزرگ در منطقه شمال شرقي تهران، بر مي‌خوريم؛ در كه باز مي‌شود، خانه‌اي كوچك و به دور از تجملات مقابلمان است؛ (رها) نوه پنج ساله خانواده به ما سلام مي‌گويد و سپس <بهار>، خواهر بزرگ‌تر پوپك؛ مادر باز هم با پيراهن سفيد، به ما خوشامد مي‌گويد و در پايان پدر خانواده، <محمدرضا گلدره> در چهره‌اش كاملا نمايان است كه به اين راحتي‌ها نمي‌تواند، غم از دست دادن دختر را از ياد ببرد. او ته‌تغاري بابا بود و مونس او… زماني كه دختر بزرگ خانواده به خارج از كشور رفته بود، همه چيز پدر و مادر، پوپك بود، اما <پوپك> هم اين پدر و مادر را تنها گذاشت. مقصر او نيست، بلكه سرنوشت اين گونه رقم خورد. به قول پدر كه مي‌گويد: <پرواز او، پرواز بزرگي بود> و سپس مي‌خواند:
    هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق
    ثبت است بر جريده عالم دوام ما
     پدر مرد باسوادي است، با صداي بسيار رسا كه ما را به ياد دوبلورهاي تلويزيون مي‌اندازد، بسيار خوش صحبت و واژه‌ها را با نظم خاصي از دهان خارج مي‌كند. در كجا به دنيا آمديد: سوم شهريورماه سال ۱۳۲۰، در همان روزي كه متفقين به ايران حمله كردند، در ميدان راه‌آهن به دنيا آمدم؛ در يك خانه قديمي كه تنها سيم‌هاي خاردار خانه ما را از راه‌آهن جدا مي‌كرد. من فرزند ششم خانواده و كوچك‌ترين پسر بودم. پدرم يكي از متخصصين سراجي بود. او رييس صنف سراجان و طرح‌هاي جديدي از كيف و كفش را در همان زمان توليد مي‌كرد، اما از آنجا كه حافظ منافع كارگران بود، هيچ‌گاه سرمايه‌اي جمع نكرد؛ او مردي عارف بود. در خيابان نادري، روبه‌روي هتل نادري مغازه‌اي داشت و من از شش، هفت سالگي در آنجا كار مي‌كردم. او بيشتر ثروت خود را وقف عرفان كرد. او ارادت خاصي به <مولانا> داشت. پدر مي‌خواست درس بخوانم، اما من علاقه‌اي شديد به ورزش و موسيقي داشتم. در باشگاه تهران جوان، در رشته كشتي و پرورش‌اندام فعاليت مي‌كردم. ۱۴، ۱۵ سالم كه شد رو به موسيقي آوردم. عاشق ساز ويولن بودم و زيرنظر اساتيد آن زمان مشغول آموزش شدم.همچنين دو سال زيرنظر وزارت بهداري، در رشته علوم آزمايشگاهي دوره‌هايي گذراندم و به عنوان كارشناس آن وزارتخانه انتخاب شدم. در امور سل انتخاب شدم و به همين خاطر داوطلبانه يك سال به استان اصفهان و چهارمحال و بختياري رفتم، تا آنجا كمك حال مردم باشم، اما به خاطر لذت از كمك كردن به مردمان آن ديار، يك سال به هفت سال ماندن در آنجا منجر شد. سرانجام در سال ۷۲، پس از گذراندن ۳۳ سال خدمت بازنشسته شدم.
   
    ازدواج پدر و مادر پوپك
    پدر مي‌گويد: مادر پوپك از دوستان تحصيلي خواهرم بود. به خانه ما رفت و آمد زيادي مي‌كرد، از آنجا كه به مولانا علاقه

 

زيادي داشت، پدر هم علاقه‌اي شديد به او پيدا كرده بود. من در مردادماه سال ۱۳۴۲ به خواستگاري همسرم رفتم و در سال ۴۳ ازدواج كرديم. دختر اولم <بهار> در سال ۱۳۴۶ به دنيا آمد و پوپك هم در هشتم مردادماه سال ۱۳۵۰ به دنيا آمد…
    مادر مي‌گويد: پوپك ساعت هشت صبح روز جمعه، هشتم مردادماه در بيمارستان پاسارگاد تهران به دنيا آمد. آن زمان نمي‌دانستم بچه پسر يا دختر است. بگذاريد يك خاطره در مورد نام <پوپك> بگويم. در سال آخر دبيرستان تحصيل مي‌كردم كه دبير ادبياتمان در رابطه با منطق‌الطير، در حال صحبت بود، او مي‌گفت: هدهد راهبر مرغان بود كه نام ديگرش شانه به‌سر و پوپك است و پوپك هم به معناي دوشيزه بودن است. همان زمان به خودم گفتم اگر فرزندي داشته باشم، نام او را <پوپك> مي‌گذارم. زماني كه دختر اولم به دنيا آمد و همسرم علاقه شديدي به نام <بهار> داشت، از طرفي <بهار> هم در فصل بهار به دنيا آمد، از اين رو او را به اين نام صدا كرديم، اما زماني كه دختر دومم به دنيا آمد، اين بار نوبت من بود كه برروي او نام بگذارم و آرزوي من برآورده شد.طي هشت ماهي كه پوپك در بيمارستان بستري بود، خيلي از آشنايان مي‌گفتند كه پوپك مانند يك كتاب است كه ما خيلي چيزها از او ياد گرفتيم و اين امر با مرور در زندگي او برايمان رخ داد. من هرگاه طي اين مدت بالاي سرش مي‌رفتم، به او مي‌گفتم <پوپك>، تو معني نامت را پيدا كردي و هدهدي كه داري راهبري مي‌كني. من بيشتر مواقع او را <هدهد> صدا مي‌كردم و او هم، هرگاه كه نامه مي‌نوشت، با امضاي <هدهد> بود.مادر به عكس قاب گرفته دخترش در كنج اتاق نگاه مي‌كند و مي‌خواند:
   
    آرزويم بودي و دادي مرا عشق و اميد
    هدهدم گشتي و بر ملك صبا دادي نويد
    و در ادامه مي‌گويد: زماني كه اشتباهي مي‌كرد و از دست او عصباني بودم برايش مي‌خواندم:
    < مرجبا اي هدهد هادي شده> و او هم مي‌گفت: مامان چه كار اشتباهي كردم كه دوباره اين شعر را برايم مي‌خواني…
    مادر مي‌گويد: <مرگ پايان زندگي نيست>، ماموريت پوپك در اين دنيا تمام شده، خدا خواسته كه او برود و من در حال حاضر تنها <دلتنگ> پوپكم هستم.مادر پوپك، زني عارف است، هر هفته كلاس‌هاي مولانا را بر پا مي‌كند. منطق‌الطير تدريس مي‌كند، عاشق كلام قرآن است و عرفان مولانا را به طور كامل شرح مي‌دهد. شايد به همين دليل باشد كه مي‌گويد: <هيچ جايي نوشته نشده است كه انسان نيست و فنا مي‌شود، اگر به كلام دين خودمان هم توجه كنيم مي‌بينيم كه مي‌گويد: <اناا… و انااليه راجعون…>من راضي به رضاي خداوند هستم، اما صبر به من بده كه اين دوري را تحمل كنم.
    _ _ _
    اگر يادتان باشد، در فيلم‌ها و تصاويري كه از مراسم خاكسپاري پوپك پخش شد، مادر پوپك، هيچ‌گاه پيراهن مشكي نمي‌پوشيد، چرا؟

 

    مي‌گويد: پوپك هيچ‌گاه دوست نداشت كه من پيراهن مشكي بپوشم، او حساسيت شديدي به اين رنگ داشت. شايد بر مي‌گردد به اين اتفاق كه پوپك ۱۵ روزه بود كه پدرم درگذشت و من تا چند سال پيراهن مشكي به تن مي‌كردم. شب اولي كه پوپك فوت كرد، به سوي كمد لباس‌هايم رفتم، دست من به سوي لباس مشكي رفت، ناگهان صداي پوپك را مثل سابق شنيدم كه گفت: <ماماني، مشكي…> به خودم گفتم كه معتقد نيستم كه <پوپك> از پيش ما رفته و در آن وضعيت من بايد به اطرافيان روحيه بدهم؛ از اين رو تصميم گرفتم، كه سفيد بپوشم. سفيد رنگ روشني و رنگ نور است. به پوپك گفتم <من سفيد مي‌پوشم تا تو خوشحال باشي.>
    _ _ _
    شخصيت او چگونه شكل گرفت؛ مادر مي‌گويد: <پوپك> از زماني كه راه افتاد يك بچه دوست داشتني و باهوش بود، چيزي كه باعث تعجب من و پدرش شد، اين بود كه پوپك زبان شيوايي داشت و مسايل را خيلي عجيب و باور نكردني با سن كمش به يكديگر ارتباط مي‌داد؛ در رابطه با تحصيل هم، وضعش اين گونه بود كه دوست نداشت بيست بگيرد، بلكه دلش مي‌خواست با نمرات خوبي سال تحصيلي‌اش را به پايان ببرد و در كنار آن به تئاتر، موسيقي و همچنين در كنار دوستان بودن، هم برسد.يادم مي‌آيد كه در دبيرستان <ايران>، چند تئاتر به همراه دوستانش اجرا كرد، كه مورد توجه واقع شد.تحصيلات پوپك در چه مقاطعي بود؟ مادر مي‌گويد: او در رشته رياضي ديپلم گرفت، اما زماني كه مي‌خواست براي كنكور ثبت‌نام كند، به ما گفت: كه مي‌خواهد در رشته علوم انساني امتحان بدهد، از اين رو، يك روز كتاب‌هاي چهار ساله علوم انساني را تهيه كرد و چند ماه پيش از كنكور رو به مطالعه اين كتاب‌ها آورد و بدون اين‌كه يك ساعت معلم داشته باشد و كلاس برود، خود را چهار ماه در خانه زنداني كرد و در دانشگاه سراسري رتبه ۵۴ را آورد. پوپك مي‌توانست رشته حقوق را انتخاب كند، جالب اين‌كه خواهرش هم پيش از او در كنكور سراسري رتبه ۵۶ را آورد و در حقوق دانشگاه تهران قبول شد. اما پوپك مي‌گفت به حقوق علاقه‌اي ندارد، از اين رو در رشته روان‌شناسي باليني دانشگاه تهران پذيرفته شد و در دانشگاه تهران، پايان‌نامه‌اش را در رشته تئاتر درماني نوشت كه سخت مورد توجه قرار گرفت. در همان زمان با اهالي تئاتر آشنا شد و رو به هنر آورد، همان چيزي كه آرزويش بود. من هم هرگاه به پوپك مي‌گفتم: عزيزم تو روان‌شناسي خواندي، بهتر نيست ادامه تحصيل بدهي و به درجه دكترا نايل شوي، او مي‌گفت: <مامان، اتفاقا در هنر بازيگري، روان‌شناسي نقش موثري دارد.>
    او چگونه رو به بازيگري آورد؟ او با دوستانش در دانشكده هنر، تئاتر <پل> را بازي كرد. تئاتري هم به نام <زمستان>66 در سال ۷۴ بازي كرد كه پوپك در آن تئاتر جايزه اول را گرفت و از او تقدير شد. آن شب در تالار وحدت، او برايمان مايه افتخار شد. بعد از اين تئاتر، او در سكانس‌هايي از مجموعه تلويزيوني <سرزمين سبز> بازي كرد كه هيچ‌گاه پخش نشد و نمي‌دانيم كه چرا اين گونه شد؛ سپس در دنياي شيرين دريا بازي كرد، پس از آن در فيلم‌هاي سينمايي موج مرده، آخر بازي، سيندرلا، مجموعه مرواريد سرخ و سپس نرگس..
   
     ادامه تحصيل در آمريكا
    مادر پوپك مي‌گويد: پس از اين‌كه جايزه سيمرغ بلورين را به خاطر بازي در فيلم سينمايي <موج مرده> از آن خود كرد، او در

 

سال ۸۰ به آمريكا پيش خواهرش رفت، البته قصدش از رفتن ادامه تحصيل بود؛ خيلي‌ها به او گفتند كه حالا زمان مناسبي نيست، تو الان مي‌تواني به پيشنهادات خوبي فكر كني، اما او عزمش را جزم كرده بود كه پيش خواهرش برود. گويا پس از اين‌كه رفته بود پشيمان شده و دايما با ما تماس مي‌گرفت كه نمي‌تواند در آنجا زندگي كند و مي‌خواهد به ايران بازگردد. من، پدر و خواهرش هم به او مي‌گفتيم كه حداقل فوق‌ليسانست را بگير و سپس برگرد، كه او گفت: نه من نمي‌توانم، سپس به بهانه ديدن ما به ايران آمد، چند ماهي بود و دوباره رفت، پس از هشت ماه دوباره به ايران بازگشت و صريحا به ما گفت: كه مي‌خواهم به بازيگري ادامه بدهم.
    _ _ _
    از مادرش مي‌پرسيم كه او هيچ وقت در رابطه با مرگ صحبت مي‌كرد و به طور كلي نظري در مورد مرگ داشت كه مي‌گويد: بله، او ابتدا از مرگ مي‌ترسيد، اما گويا زماني كه در مجموعه‌اي در اطراف شاهرود در كوير بازي مي‌كرد، در بيمارستاني با پيرزني برخورد كرد كه مردن او را به چشم ديد. به من گفته بود، زماني كه پيرزن جان داد، متوجه شد كه چيزي از بدن او جدا شده، چيزي به شكل روح… احساس كردم، لباس او باقي ماند و روح از بدنش جدا شد. روزي هم در قبري خوابيد كه باعث شد ترسش بريزد، به من گفته بود كه مامان از زماني كه در قبر خوابيدم، ديگر از مرگ نمي‌ترسم.
    _ _ _
    آيا پدر با بازي پوپك مخالفت مي‌كرد؟ پدر مي‌گويد: نه، من سعي مي‌كردم هميشه به فرزندانم، معنويات را بياموزم. از آنجا كه كارم صبح تا ظهر بود و به دنبال اضافه كاري و ماديات نبودم، وقت بيشتري با دخترانم مي‌گذراندم. مخالف بازي كردن او نبودم، بلكه موافق درست زندگي كردن آنها بودم؛ شايد به همين خاطر بود كه هيچ‌گاه دخترانم، به ماديات توجه نمي‌كردند. هميشه از او مي‌پرسيدم كه تعريف درستي از واژه <هنر> در كشورمان بيان كند.
    پوپك در اين اواخر سعي مي‌كرد، به اطرافيان خود بيشتر از گذشته كمك كند، او به هيچ عنوان به ماديات توجه نشان نمي‌داد؛ شايد درست نباشد بگويم، اما واقعيت است كه به اشخاصي كه كمك مالي نياز داشتند، دريغ نمي‌كرد و اصلا ماديات براي خودش كاملا بي‌ارزش بود. خوشحالم كه او چنين طرز تفكري داشت و با همين طرز تفكر رشد كرد. من اين نوع زندگي را از پدرم به ارث بردم، خود من در بهترين موقعيت مي‌توانستم موسيقي تدريس كنم، حتي بارها به خاطر صدايم از تلويزيون به من پيشنهاد شد، اما من به همان كارهاي آزمايشگاهي‌ام، قانع بودم و دوست داشتم، بيشتر وقتم را با خانواده صرف كنم. شايد به همين علت باشد كه پس از سال‌ها زندگي در تهران يك خانه هفتاد متري دارم و مبلغي ناچيز حقوق بازنشستگي…
    _ _ _
    شنيده بوديم كه پوپك با اتومبيل شخصي‌اش تصادف كرد، اما پدر اين گونه تعريف مي‌كند. ۲۴ ساعت از پوپك خبري نداشتم، فيلمبرداري در <ازگل> بود. آقايان مقدم و مهام به خاطر اين كه پوپك ده روز مقابل دوربين بود به او ۴۸ ساعت استراحت دادند و پوپك هم در پاسخشان گفته بود: <جانم، مي‌روم يك سري به دريا مي‌زنم و مي‌آيم> با همسر سيروس مقدم تماس گرفتم كه آيا پوپك سر صحنه است، اما او گفت: ما هم از او خبري نداريم و گوشي همراهش خاموش است. او ساعت ده شب در زمان بازگشت به تهران، با يك پيكان سواري در حال بازگشت بود كه راننده پيكان قصد سبقت گرفتن را داشت، از روبه‌رو هم يك آردي با همين سرعت مي‌آمد، تصادف شاخ به شاخ صورت گرفت و هفت نفر در همان جا، مردند. اتومبيل‌ها مچاله شده بودند. آنها را سريعا به بيمارستان نور رساندند، اما افاقه‌اي نكرد. در بين آنان، تنها پوپك و يك آقاي ديگر زنده ماندند. چند بار پس از تصادف با من تماس گرفتند كه اگر مي‌خواهيد ديه بگيريد، بايد مراحل قانوني سپري شود، از اين روز بايد از راننده شكايت بشود، اما من نه حوصله اين كارها را دارم و نه راننده‌اي زنده است كه از او شكايت كنم. آن راننده هم يك پدر هفتاد ساله دارد كه گويا حالا گرفتار اين مسايل شده است.در نور هم، پوپك را با يك آمبولانس فرستاند تهران، اما قسمت اين بود كه او از ما جدا شود، آن هم پس از هشت ماه… گويا خداوند مي‌خواست صبر ما را امتحان كند. پدر در ادامه از پرستاران به نيكي ياد مي‌كند و از آنان به عنوان فرشتگان نجات نام مي‌برد، اما گله‌هايي از پزشكان دارد.. كه دوست دارد، در اين باره زياد توضيح ندهد، چون فايده‌اي ندارد، <دخترم كه دوباره بر نمي‌گردد.>پدر در ادامه مي‌گويد: عشق به بازيگري اجازه نداد كه او در آمريكا زندگي كند، من با توجه به استعدادهايي كه از او سراغ داشتم، يقين ‌داشتم كه اگر در آن جا تحصيل مي‌كرد، با مدرك دكتراي روان‌شناسي باليني از آنجا باز مي‌گشت. اما نمي‌دانم چه شد كه او دوباره به ايران بازگشت. پدر در ادامه مي‌گويد: من هم مثل همسرم دلم براي پوپك تنگ شده است، معتقدم كه پوپك پرواز زيبايي داشت و شايد پرواز زيبا كردن، از زندگي زيبا كردن هم مهم‌تر باشد. منظورم اين است كه زيبا مردن هم جزو نعمت‌هاي خداست.
     در هشت ماهي كه او بستري بود، به چشم ديديم كه مردم چه طور براي او دعا و راز و نياز مي‌كنند و آرزوي سلامتي‌اش را داشتند. پدر پوپك در پايان از زحمات صدا و سيما و مخارجي كه بابت پوپك متحمل شدند، به ويژه از زحمات آقايان ضرغامي، پورمحمدي و تقدسي قدرداني مي‌كند كه طي اين مدت كمك‌رسان او و خانواده‌اش بودند.وي مي‌گويد: طي مدت هشت ماه، سازمان صدا و
سيما هفتاد ميليون تومان خرج دخترم كرد…

 

    _ _ _
    و سرانجام پوپك گلدره، فرزند دوم محمدرضا گلدره، در شب تولد رسول اكرم(ص)، در ۲۷ فروردين‌ماه ۱۳۸۵ در حالي كه ۳۴ سال و هشت ماه سن داشت، دارفاني را وداع گفت…
   
   
    همين چند سال پيش، او جايزه بهترين بازيگر زن با بازي در فيلم <موج مرده> را از آن خود كرده بود. با او قرار گفتگو گذاشتم. ابتدا امتناع مي‌كرد، اما او را مجاب كردم كه با من گفتگو كند. به من گفت: چه مي‌خواهي بپرسي؟ كجا به دنيا آمدم، كجا تحصيل كردم، نظرم را درباره اين سكانس بگويم و شايد بهترين پرسش اين باشد كه پيام اين فيلم چه بود؟ گفتم: سركار خانم، ما هم مقصر نيستيم، بلكه اذهان عمومي از ما اين چنين پرسش‌هايي مي‌خواهند. كمي فكر كرد و گفت: يعني مردم… گفتم: آري. گفت: همه مردم… گفتم: نه، آن قشري كه حداقل مطبوعات را مي‌خوانند و از طرفداران دنياي سينما هستند. اين‌ها، هم جزوي از مردم هستند. گفت: حالا كه پاي مردم وسط است، پس بپرس… و من پرسيدم و پرسيدم تا اين‌كه رسيدم به پرسش كليشه‌اي پاياني، مثل تمام مصاحبه‌ها <حرف پاياني…> دوباره به فكر فرو رفت، مثل پاسخ دادن به ديگر پرسش‌ها، كه با طمانينه به آنان پاسخ مي‌داد. برخلاف خيلي از هنرمندان، براي طرف مقابل، ارزش قايل بود. ما خبرنگاران زماني كه رو در روي كسي براي گفتگو مي‌نشينيم، متوجه مي‌شويم كه چه كسي حال و حوصله گفتگو را دارد و چه كسي حال و حوصله ندارد… چه كسي مي‌خواهد با پاسخ‌هاي تك كلمه‌اي از شر ما راحت شود و چه كسي با فكر، تعمق و تامل پاسخگوي پرسش‌هاي ماست و گلدره از اين گروه بود. گروهي كه يا مصاحبه نمي‌كرد و اگر هم حاضر به مصاحبه مي‌شد براي فرد روبه‌رو، ارزش قايل مي‌شد.
    مثل آن بازيگر زن تازه به دوران رسيده‌اي نبود كه شش ماه، ما را امروز و فردا كرد و سرانجام هم گفت: پرسش‌هايتان را بياوريد، پرسش‌هايمان كه به پانزده پرسش مي‌رسيد را برديم و به او سپرديم كه حداقل براي هر پرسش سه، چهار خط مطلب بنويسد… پس از دو ماه از آن روز كه به دنبال پرسش‌هايمان بوديم، به ما گفت كه برويم از منزلشان در يكي از خيابان‌هاي فرعي ميرداماد تهران بگيريم.

 

    زماني كه مادر بازيگر مربوطه، كاغذ را دستمان داد، از حالت تعجب داشتم شاخ در مي‌آوردم؛ پس از شش ماه به دنبال او بودن و دو ماه هم به دنبال پرسش‌ها، براي هر يك از پرسش‌ها، تنها چند كلمه پاسخ داد. از پانزده سوال، شش پرسش عادي را پاسخ نداد؛ به سه سوال ديگر، بلي يا خير گفت و براي شش سوال هم، تنها چند كلمه پاسخ… از مجتمع كه خارج شدم، كاغذ را مچاله و به گوشه‌اي پرتاب كردم. زير لب به خودم دشنام دادم كه هشت ماه از وقتم را صرف او كردم و روانم را آزار دادم، آخرش هم… وقتي كه او برايت احترام قايل نمي‌شود، آن گاه براي چه بايد عكس او را با ژست‌هاي مختلف روي جلد بياوري… شايد پاسخ اين باشد، <براي مردم…> اما او براي مردم، براي من و براي تو چه كرد؟ مردم بايد بدانند كه برخي از اهالي اين قشر چگونه رفتار مي‌كنند… ما براي آنان مي‌گوييم كه براي مردم از شما گفتگو مي‌خواهيم و آن گاه آنان هشت ماه، ما را به دنبال خود مي‌كشانند. زماني كه اين اتفاق در تابستان گذشته كه اگر اشتباه نكنم، مردادماه گذشته بود، افتاد… به ياد حرف‌هاي <پوپك گلدره> افتادم كه به من در اوج محبوبيت و مشهوريت به خاطر دريافت سيمرغ بلورين از جشنواره فجر گفت: اگر به خاطر مردم است، بپرس و من پرسيدم تا رسيدم به همان پرسش پاياني. <اگر در پايان چيزي دوست داريد، بگوييد، به عبارتي سخن پاياني> و او پس از كمي تامل گفت: <ما انسان‌ها، بايد قدر يكديگر را بدانيم، مرگ به همه ما نزديك است، مرگ در كمين همه ماست، دنيا چند روزي بيشتر نيست، ما در دنياي ديگري هم بايد زندگي را تجربه كنيم، مرگ پايان زندگي نيست، پس با كوله‌باري از رفتار پسنديده به سوي آن دنيا گام برداريم.>
    و لحظاتي بعد صحبت‌هايش عاميانه‌تر شد: <براي يكديگر كلاس نگذاريم، از غرور فاصله بگيريم، دل‌هايمان را به يكديگر نزديك‌تر كنيم، به ماديات زندگي توجه بي‌جا نشان ندهيم و از گذشتگان عبرت بگيريم، دست پايين‌تر از خود را بگيريم و به او كمك كنيم كه تنها همين مسايل، نام انسان‌ها را نيك مي‌كند…> و چه زيبا پوپك آن گفته‌ها را به زبان آورد، چرا كه خود اين گونه بود و به همين شكل زندگي مي‌كرد…

    روحش شاد











دسته بندی گالری های عکس
» عکس های عاشقانه
    عاشقانه متن دار474 تصویر
    عکس های عاشقانه59 تصویر
    عکس های قلب157 تصویر
    عکس های فانتزی898 تصویر
    کارت پستال566 تصویر
» عکس های متفرقه
    عکس هایی از عجایب76 تصویر
    عکس هایی از حوادث77 تصویر
    عکس های داغ روز68 تصویر
    عکس های خنده دار182 تصویر
    عکس های جذاب ورزشی64 تصویر
    عکس های جالب و دیدنی249 تصویر
    عکس های هنری و زیبا45 تصویر
    عکس های ناز کودکان238 تصویر
    عکس های مذهبی82 تصویر
    عکس ماشین و موتور514 تصویر
    عکس فیلم ها و سریال ها122 تصویر
    عكس غذا و ميوه ها 107 تصویر
    بازیگران و خوانندگان خارجی124 تصویر
    کاریکاتور99 تصویر
    والپيپر هاي كامپيوتر 68 تصویر
    مدل دکوراسیون48 تصویر
    مدل لباس و آرایش17 تصویر
» گالری عکس طبیعت
    عکس های جنگل ها86 تصویر
    عکس های گل235 تصویر
    عکس های کوه43 تصویر
    عکس های مناظر ديدني87 تصویر
    عکس فصل ها44 تصویر
    عكس های ساحل و دریا37 تصویر
    عكس های آبشار51 تصویر
    عكس هاي غروب42 تصویر
» گالری عکس خوانندگان
    عکس های سیروان خسروی46 تصویر
    عکس های رضا یزدانی98 تصویر
    عکس های روزبه نعمت الهی20 تصویر
    عکس های بابک جهانبخش35 تصویر
    عکس های بنیامین بهادری57 تصویر
    عکس های احسان خواجه امیری52 تصویر
    عکس های گروه ریزار161 تصویر
    عکس های همایون شجریان142 تصویر
    عکس های نیما علامه14 تصویر
    عکس های مهدی یراحی30 تصویر
    عکس های علی اصحابی42 تصویر
    عکس های رضا صادقی134 تصویر
    عکس های حمید عسگری36 تصویر
    عکس های محسن یگانه59 تصویر
» گالری عکس بازیگران زن
    عکس های عسل بديعي19 تصویر
    عکس های طناز طباطبايي31 تصویر
    عکس های صبا کمالی17 تصویر
    عکس های شبنم قلي خاني68 تصویر
    عکس های شیما بخشنده8 تصویر
    عکس های شهرزاد عبدالمجید12 تصویر
    عکس های سپیده خداوردی17 تصویر
    عکس های سمانه پاکدل17 تصویر
    عکس های سما خانی14 تصویر
    عکس های سمیرا حسینی17 تصویر
    عکس های روشا ضیغمی9 تصویر
    عکس های روشنک عجمیان8 تصویر
    عکس های روناک یوسفی38 تصویر
    عکس های خاطره حاتمی5 تصویر
    عکس های حنانه شهشهاني9 تصویر
    عکس های تينا آخوند تبار28 تصویر
    عکس های بهاره رهنما31 تصویر
    عکس های بهاره افشاری3 تصویر
    عکس های الهه حصاري30 تصویر
    عکس های آزاده سیدی5 تصویر
    عکس های کمند امیر سلیمانی6 تصویر
    عکس های ژیلا صادقی15 تصویر
    عکس های هانیه توسلی12 تصویر
    عکس های نگین خامسی6 تصویر
    عکس های نیکی کریمی143 تصویر
    عکس های نیوشا ضیغمی93 تصویر
    عکس های مرجان سپهری5 تصویر
    عکس های مریم امیر جلالی8 تصویر
    عکس های مریم کاویانی11 تصویر
    عکس های مریم معصومی12 تصویر
    عکس های ماهایا پتروسیان56 تصویر
    عکس های مونا فرجاد8 تصویر
    عکس های مهسا کرامتی5 تصویر
    عکس های لاله اسکندری68 تصویر
    عکس های فرناز رهنما8 تصویر
    عکس های فلامک جنیدی8 تصویر
    عکس های فلور نظری31 تصویر
    عکس های فقيه سلطاني19 تصویر
    عکس های شراره رخام11 تصویر
    عکس های شیلا خداداد54 تصویر
    عکس های شهره قمر40 تصویر
    عکس های شقایق دهقان13 تصویر
    عکس های شقایق فراهانی14 تصویر
    عکس های سحر جعفری12 تصویر
    عکس های سحر ولدبیگی13 تصویر
    عکس های سحر قریشی44 تصویر
    عکس های ستاره اسکندری13 تصویر
    عکس های سامیه لک28 تصویر
    عکس های زیبا بروفه19 تصویر
    عکس های زیبا هاشمی14 تصویر
    عکس های رعنا آزادی ور12 تصویر
    عکس های رزیتا غفاری9 تصویر
    عکس های رز رضوی16 تصویر
    عکس های رویا نونهالی20 تصویر
    عکس های خزر معصومی34 تصویر
    عکس های خاطره اسدی28 تصویر
    عکس های حدیث فولادوند20 تصویر
    عکس های ترانه عليدوستي18 تصویر
    عکس های باران کوثری38 تصویر
    عکس های بیتا سحرخیز11 تصویر
    عکس های بیتا بادران7 تصویر
    عکس های بهناز جعفری18 تصویر
    عکس های بهنوش طباطبایی71 تصویر
    عکس های بهنوش بختیاری47 تصویر
    عکس های الیزابت امینی27 تصویر
    عکس های الهام حمیدی45 تصویر
    عکس های الناز شاکردوست69 تصویر
    عکس های افسانه بایگان15 تصویر
    عکس های افسانه پاکرو38 تصویر
    عکس های آزیتا حاجیان21 تصویر
    عکس های آرام جعفری13 تصویر
    عکس های آرمیتا مرادی72 تصویر
    عکس های آتنه فقیه نصیری25 تصویر
    عکس های آناهیتا نعمتی68 تصویر
    عکس های آناهيتا همتي12 تصویر
    عکس های پرستو صالحی15 تصویر
    عکس های پانته آ بهرام62 تصویر
    عکس های پگاه آهنگرانی12 تصویر
    عکس های پوپک گلدره14 تصویر
    عکس های گلشیفته فراهانی13 تصویر
    عکس های کتایون ریاحی8 تصویر
    عکس های یکتا ناصر14 تصویر
    عکس های هدیه تهرانی70 تصویر
    عکس های هنگامه حمیدزاده19 تصویر
    عکس های هنگامه قاضیانی13 تصویر
    عکس های نسرین مقانلو34 تصویر
    عکس های نرگس محمدی10 تصویر
    عکس های نگار فروزنده9 تصویر
    عکس های چکامه چمن ماه17 تصویر
    عکس های نیکی نصیریان24 تصویر
    عکس های نیلوفر خوش خلق9 تصویر
    عکس های نفیسه روشن24 تصویر
    عکس های مرجانه محتشم8 تصویر
    عکس های مریلا زارعی24 تصویر
    عکس های ماه چهره خلیلی36 تصویر
    عکس های میترا حجار39 تصویر
    عکس های مهراوه شریفی نیا36 تصویر
    عکس های مهتاب کرامتی33 تصویر
    عکس های ملیکا زارعی19 تصویر
    عکس های لعیا زنگنه16 تصویر
    عکس های لادن طباطبایی12 تصویر
    عکس های لادن مستوفی14 تصویر
    عکس های لیندا کیانی22 تصویر
    عکس های لیلا حاتمی48 تصویر
    عکس های لیلا بلوکات10 تصویر
    عکس های لیلا اوتادی81 تصویر
    عکس های فریماه ارباب13 تصویر
    عکس های فتانه ملک محمدی8 تصویر
    عکس های فاطمه گودرزی11 تصویر
    عکس های فاطمه معتمد آریا27 تصویر
» گالری عکس بازیگران مرد
    عکس های عباس غزالی45 تصویر
    عکس های صابر ابر24 تصویر
    عکس های شهنام شهابی10 تصویر
    عکس های سام درخشانی20 تصویر
    عکس های سیروس گرجستانی16 تصویر
    عکس های رامبد جوان16 تصویر
    عکس های جواد عزتی34 تصویر
    عکس های جمشيد مشايخي18 تصویر
    عکس های احسان علیخانی14 تصویر
    عکس های احمد پورمخبر17 تصویر
    عکس های امین زندگانی31 تصویر
    عکس های امين تارخ16 تصویر
    عکس های پندار اکبری26 تصویر
    عکس های ياسر جعفري19 تصویر
    عکس های هومن سيدي18 تصویر
    عکس های محسن افشانی24 تصویر
    عکس های محمدرضا گلزار51 تصویر
    عکس های مهدی پاکدل50 تصویر
    عکس های مهدی ماهانی35 تصویر
    عکس های فرهاد مهادیان13 تصویر
    عکس های علی صادقی22 تصویر
    عکس های شاهرخ استخری38 تصویر
    عکس های شهرام حقیقت دوست40 تصویر
    عکس های شهاب حسینی27 تصویر
    عکس های سیاوش خیرابی50 تصویر
    عکس های رضا عطاران35 تصویر
    عکس های دانیال عبادی35 تصویر
    عکس های خسرو شکیبایی25 تصویر
    عکس های حسام نواب صفوی42 تصویر
    عکس های حامد بهداد58 تصویر
    عکس های حامد کمیلی23 تصویر
    عکس های حمید گودرزی16 تصویر
    عکس های بهرام رادان38 تصویر
    عکس های اشکان خطیبیی22 تصویر
    عکس های ارسلان قاسمی10 تصویر
    عکس های امیر جعفری18 تصویر
    عکس های امین حیایی28 تصویر
    عکس های پژمان بازغی22 تصویر
    عکس های پوریا پورسرخ43 تصویر
    عکس های کامبیز دیرباز41 تصویر
    عکس های یوسف تیموری17 تصویر
    عکس های نیما شاهرخ شاهی34 تصویر
    عکس های مصطفی زمانی18 تصویر
    عکس های محمدرضا شریفی نیا26 تصویر
    عکس های محمد رضا فروتن17 تصویر
    عکس های مهران مدیری15 تصویر
    عکس های مهدی سلوکی40 تصویر
» گالری عكس حيوانات
    عکس های حشرات32 تصویر
    عکس های حیوانات61 تصویر
    عکس های پرندگان61 تصویر
    عکس های ماهی ها27 تصویر
لینک ها
بک لینک شما در این مکان
کلیه حقوق متعلق به سایت نایت اسکین می باشد © Night-Skin.com 2004-2021