ايران خاک دليران… ايران غرش شيران … ايران هميشه جاويدان به روزبه نعمت اللهي هر طور که نگاه کنيد دو نکته بيش از همه به چشم مي آيد، يکي ظاهر کاملا به روز و در عين حال سنگين و ديگري حس ترانه هايش که کاملا شخصي و متعلق به خود اوست، اغلب دوستداران روز به اثرهاي او را گرم و پر احساس مي دانند و از آن گذشته طنين صداي او هم اين احساس را قوي تر مي کند او يکي از محبوب ترين خواننده هاي پاپ داخل کشور است. در طول اين چند سال با مخاطبانش ارتباط خوبي برقرار کرده و تا دلتان بخواهد طرفدار و هوادار دارد و حضور او در هر برنامه تلويزيوني با استقبال بينندگان آن برنامه مواجه مي شود و مي توانيم بگوييم در نوع خودش يک ستاره تمام عيار است. او در گفت وگويي با مردم سالاري از ناگفته هايش مي گويد: لطفا بيوگرافي از خودتان بفرماييد.روزبه نعمت اللهي، فارغ التحصيل رشته موسيقي، از دانشگاه سوره، ساز تخصصي ام ويلون و تقريبا ۸ سال است که کار خوانندگي را به طور حرفه اي انجام مي دهم. از کي وارد دنياي هنر و موسيقي شديد؟ موسيقي را مانند خيلي از دوستاني که در اين زمينه کار مي کنند از کودکي آغاز کردم. بافت خانوادگي ام خيلي در اين حيطه کمکم کردند و تاثير بسزايي داشتند. در خصوص خوانندگي تاثير مستقيم مادرم در اين ميان مطرح بوده. پس مادرتان هم به نوعي دستي در موسيقي و هنر دارند؟ قدري توضيح دهيد؟ بله، مادرم، فرشته جواهري رديف دان موسيقي سنتي ايران هستند به همين دليل با خوانندگي و سبک هاي موسيقي و رديف ها از کودکي آشنا هستم و با تشويق ايشان به سمت خوانندگي رفتم. ترانه هايتان را چگونه انتخاب مي کنيد و از چه اشعاري کمک مي گيريد؟ بخش انتخاب ترانه ها به عهده پدرم هست، ايشان محقق و پژوهشگر هستند ولي به صورت ذوقي در زمينه ترانه هم فعاليت دارند، خيلي از کارهايي که ما انجام مي دهيم، ترکيبي از اشعار مختلف و ابيات اشعار يک شاعر هست که پدرم اين کار را انجام مي دهد. از شعر کدام شعرا در آهنگ هايتان استفاده مي کنيد؟ بيشتر شعرهايم را از ابيات مولانا انتخاب مي کنم چون ريتم و فضاي اشعار مولانا در ساخت موسيقي خيلي کمک مي کند. اکثر مخاطبين اعتقاد دارند ريتم و فضاي کارهايتان حماسي است. خودتون اين گزينش را داريد يا ناخودآگاه اين اتفاق مي افتد؟به نظر من با توجه به انتخاب شعر و ساخت ملودي و بعد جنس صدا اين اتفاق به وجود مي آيد و کاري مثل اثر «ايران» خودش اين فضا را به آدم نشان مي دهد و اين مهم در اجرا بسيار تاثيرگذار است. نوع ملودي، نوع سازبندي، تنظيم و… همگي اثرگذار است. ولي در باقي کارهايم، نوع صداي من و نوع ساخت موسيقي من کار را به اين سمت هدايت کرده. به چه طريقي اشعار شعرايي مثل ثنايي و… با موسيقي پاپ هماهنگ مي شود؟ در وضعيت فعلي امروز، هنرمندان خوبي داريم که صداهاي بسيار زيبايي دارند من سعي کردم بدين وسيله يک پل ارتباطي ميان شعر کلاسيک و شعر کهن ايران ساخته و آن را نزديک کنم به موسيقي امروزي و… در نهايت چون همين شعرها داراي محتوي زيادي هستند، آنها را انتخاب کردم و خواستم در کنار کارهاي بي محتوي و در واقع سطحي و بازاري موج جديدي ايجاد کنم و براي توليد کار سعي مي کنم ببينم بازار امروز چه چيزي را مي خواهد. خوب قطعا اين نوع موسيقي تاريخ انقضا دارد و همه فکر و ذکر مولف فقط فروش کار و به روز بودن و در جريان بازار قرار گرفتن است. ولي موسيقي جدي اين را رد مي کند، موسيقي جدي اعتقاد دارد، در عين حال که بايد به خواسته هاي روز جامعه توجه کرد، اصالت و ريشه کار را هم در نظر گرفت. در کنار کاري مثل «سايه سپيدار» و «هفته عاشقي» و… که از اشعار امروزي استفاده شده، کارهايي مثل «باز آمده ام» و «سرزمين مادري» و قطعه هاي ديگري که از اشعار کلاسيک استفاده شده کنار اين مجموعه قرار دادم تا شنونده به راحتي بتواند با هر دو سبک ارتباط برقرار کند. چارچوب و فضاي کلي موسيقي ايران را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ متاسفانه در ايران موسيقي مان اصلا چارچوب و استانداردي ندارد. خيلي مشکلات و معضلات اجتماعي در ايران وجود دارد که موسيقي مي تواند براي رفع آن کمک کند مثل اعتياد، داستان فقر، داستان جنگ، کودکان خياباني و… همه ما تا امروز فقط از کنار اينها گذشتيم، هيچ کدام فکر نکرديم وظيفه اي در قبال اين هنري که خدا به صورت امانت نزد ما گذاشته، داريم در موسيقي امروز به هيچ کدام از اين مسائل توجه نمي کنند. فقط در اين فکر هستند که ريتم و ريتميک بودن فضا چه کار مي تواند انجام دهد و مي تواند مردم را جذب کند و اين اتفاقات در حالي است که ما شاهد شعرهايي واقعا سطحي و بي محتوا، که هيچ نتيجه گيري از آن نمي شود و تکرار يک کلمه و لکنت زبان و تغيير صدا و به سوي خواننده هاي لس آنجلسي و… همه اينها به نحوي استفاده از ويترين و تفکرهاي سطحي ديگران است. همچنين وجود تکنولوژي برتر که با استفاده از آن مي توان صداها را به نوعي بهتر و کارها را بازاري و لحظه اي تحويل داد.در حرف هايتان روحيه اي نقادگونه نسبت به دنياي هنر امروزي ديده مي شود، فکر مي کنيد دليل استقبال از آلبوم هايتان; از جانب مردم به همين خاطر باشد؟ امروزه خيلي از مخاطبين براساس تکرارها و عادت هايشان موسيقي را انتخاب مي کنند همچنين امروز موسيقي هايي تکرار مي شود که معمولا محتوي بسيار پاييني دارد. چرا که امروز جذابيت تهيه موسيقي غيرمجاز خيلي بالاتر از خريد يک مجموعه مجاز است متاسفانه اين مساله خيلي پررنگ شده، تعداد اين گونه آدم ها خيلي بيشتر از کساني است که موسيقي خاص گوش مي دهند از فروش آلبوم هاي ما به صورت مجاز مشخص مي شد اين قبيل آدم ها چقدر زيادند. کسي که روزبه رو دوست دارد و CD روزبه را رايت مي کند، آن آدم روزبه را حمايت نمي کند، فقط دوست دارد آهنگ او را گوش دهد و فکر نمي کند چه تلاش هايي براي اين جريان شده. کي اين فرهنگ سازي ايجاد مي شود؟ اصل داستان اين است که الان دست يافتني ترين هنر خوانندگي است. با توجه به تکنولوژي هاي امروز و سيستم رکورد صدا در استوديوها به راحتي مي توان صداها را به حالت استاندارد تبديل کرد، که البته اکثر شنوندگان اين را خيلي راحت قبول مي کنند پس تا زماني که خواننده به کار خودش بي تفاوت باشد در واقع نسبت به مخاطبان هم بي تفاوت هست همه اينها بايد به مرور فرهنگ سازي شود و مردم بايد بدانند موسيقي در چه حالي توليد مي شود. خيلي دوست دارم اين حرف ها در فضاي وسيع تر شنيده شود من از حمايت راديو و تلويزيون و نشريات معتبر امروز خيلي کمک مي خواهم، از حمايت اينها بايد براي فرهنگ سازي استفاده شود. در اين موقعيتي که ما هستيم موسيقي سنتي بسيار کمتر از آنچه بايد باشد شنيده مي شود اينها همه نتيجه درخواست مخاطبين هست، چرا که اصلا عادت به گوش کردن اين نوع موسيقي ندارند، ما کارهاي فاخري از اساتيد برجسته داريم مثل استاد شجريان، استاد ناظري و… که بايد بيش از اينها کارشان به فروش برسد. ولي شاهديم که يک موسيقي سطحي، بي محتوا در جامعه بيشتر موج مي اندازد. قطعا آن نوع موسيقي تاريخ انقضا دارد و در نهايت فقط نياز به يک فرهنگ سازي و حمايت دارد. همين…آهنگ ايران… روز به نعمت اللهي با اين آهنگ شناخته تر شد. دليلش چه بود؟ کار براي ايران بسيار زياد خوانده شده، من خيلي از کارهاي دوستان عزيزم را دوست دارم مثل استاد نوري و… علت اين که اين کار جا باز کرده بخشي مربوط مي شود به احساس ايراني بودن در نوع خواندن اين کار، من فکر مي کردم کار ايران در کنار ساير کارهايم داراي مسووليت و تعهد بيشتري بود، به نظر من هر کس که براي ايران مي نويسد، مي خواند و… اگر اين احساس ايراني بودن را داشته باشد اين کار بدين گونه رواج پيدا مي کند و داستان هاي حماسي مثل رستم و سهراب و قضيه شهيدان و انسان هايي که با تمام وجود براي اين وطن جنگيدند همه و همه باعث شد اين آهنگ به دل بنشيند و من در نهايت اين آهنگ را براي همه اينها که به نوعي پرچم ايران را بالا بردند توليد کردم. در زماني که پرچم ايران بالا برود و اين آهنگ پخش بشود من جوابم را از رضايت مردم مي گيرم که البته اين اتفاق بارها و بارها افتاد. چند تا آلبوم تا به حال به بازار ارائه داديد؟ تاکنون ۲ تا آلبوم منتشر کردم در واقع ۳ تا کار داشتم. سرزمين مادري سال ۸۰ منتشر شد. قطعاتي مثل سرزمين مادري، توي قلب من نشستي، تو، پرستو، عزيز مهربونم و… بعد از ۵ سال تقريبا سال ۸۷ آلبوم هفته عاشقي منتشر شد که قطعه ايران، باز آمدم و… در اين مجموعه هست. بعد از آن قرار بود مجموعه عمو زنجير باف را منتشر کنم اما بنا به دلايلي نشد. چقدر فاصله؟ خوب، سعي کردم کار ارزش انتشار و شنيدن داشته باشد. نوع ملودي، تنظيم ها و… تغيير کرد و به موازات اين قضيه گرفتن مجوزها باعث تعويق در اين جريان شد. آلبوم يا مجموعه اي در دست داريد؟ کي منتشر مي شود؟ بله، آلبوم عمو زنجيرباف به زودي منتشر خواهد شد ولي زمانش را نمي توانم پيش بيني کنم در ضمن کار مشترکي به همراه مادرم فرشته جواهري خواهم داشت و احتمالا قطعه اي با صداي برادرم بهروز نعمت اللهي و با نام گل ياس منتشر خواهد شد و احتمالا يک همخواني با ايشان در اين آلبوم خواهم داشت.روز به نعمت اللهي ورزش هم مي کند؟ (با خنده…) خيلي محدود، دوست دارم ولي اصلا فرصت ندارم برنامه مشخصي را مي خواهم تنظيم کنم که به اين نوع کارها هم برسم. موافقيد قدري سوال هاي جزئي تر بپرسم؟ بله!شهرت از نظر شما؟ بعد از محبوبيت با آرامش در تضاد؟ (با خنده…) قطعا خيليپول در زندگي چقدر براي شما مهم است ؟زياد به آن فکر نکردم، فکر کنم در حد رفع نياز. ايده آل ترين صبح برايتان چه صبحيه؟ صبح ابري و بارانيدر کجا؟ هر جاي کره زمينکدام آهنگت را دوست داريد همه مردم بشنوند؟ عمو زنجير باف و سلام عليک در آلبوم عمو زنجيربافبدبختي چه رنگيه؟ بي رنگ… چون هر رنگي يک بختي دارد. و… سخن پاياني. بعد از حمايت رسانه هاي خبري به ويژه صدا و سيما و مردم دلم مي خواهد بگويم: مردم بدانند با چه زحماتي يک مجموعه توليد مي شود و از خيلي وادي ها بايد گذشت که يک مجموعه به دست آنها برسد مثل تنظيم و قضيه مجوز و مسائل دوندگي هاي اداري… و همه اينها احتياج به حمايت دارد. من حمايت را در رابطه با خريد مردم از آلبوم ها نمي بينم. در اين مي بينم که وقتي قرار است يک کار پرمحتوا منتشر شود پس جاي کارهاي بي محتوا را بايد تنگ تر کند نه اينکه آن کار با محتوا در يک MP3 در کنار ساير کارهاي بي محتوا قرار بگيرد حرفم اين است که مردم گوششان را عادت بدهند به موسيقي فاخر. البته من نوع کار خودم را يک کار فاخر نمي بينم ولي کارهاي ارزشمندي هست که نياز به حمايت مردم دارد. ممنون از اينکه وقتتان را به ما داديد. موفق باشيد.مرسي و ممنون از شما.